بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-مدتی میخواستم سری با سایت جناب مستطاب اقای رضا امیر خانی بزنم- تنبلی میکردم وباخود گفتم کتاب های ایشان رابخوانم ومقلاتی که قبلا فایل کردم انها را بخوانم- ناگهان دوستی به منزل من امد وکتاب سرلوحه را که ایان قلمی کردهاند بدست من داد ورفت من دو داستان را ازایان کتاب خواندم- یکی ": عاشورای ظاهر وعاشورای باطن": ودیگری ":جنگ جهانی ادبیات:" که هردو پیام قدمتی به طول تاریخ دارند! ولی بتور استادخورده اند در اولی اجمال این است که یک گروه پاکستانی شیعه که هنوز متجددنشدهاند وسنتی هستند درخیابنهای منهتن نیویورک سینه زنی میکنند وپلیس هم بر اساس حقوق بشر؟؟؟!از انهاحمایت میکند این ظاهر وباطن از پولی که انهادرمیاورنند خرج اسرائیل هم میشود باطن- ولی بقاید گفت تاثیراتی گذ اشتند که قابل بحث نیست منجمله در خودپلیس منهتن- رسم روزگار این است که الیت های شدیدالقوی از خاندان های ثروتمند مومن الیت دلسوز اگاه بوجود میاید جای گله هم نیست یکی از این جوانمردان در دانشگاه لندن درس میخواند درحال گرفتن دکتری بود در انگلستان هر سازمانی نیرو کم داشته باشد وقدرت استخدام نداشته باشد از داوطلب استفاده میکند که در راس انها شهرداری است خلاصه سر مسئله ایشان گذرش به شهردای میافتد که با بازرس شهرداری مسئله را حل کند بارزس ان منطقه یک فردی که دکتری گرفته بود به نظرحقیر دکتری ادیان شناسی داشته باشد وبا ایشان بحث میکند وایشان رابه منزل دعوت میکند بعداز بحث اجازه میخواهد مقداری رباره اسلام صحبت کند ایشان میفرمود من درتهران میخ جلسات مذهبی سطح بالا بودم ومداوم به قم میرفتم کتابی نبود که نخوانم درسطح ممتاز بودم هربحثی کردمی چیزی گفت که من نزدیک بود سکته کنم چننین مطالبی در ایران بگوشم نرسیده نوبد مات ومبهوت بودم از استحکام بحث بعد به ایشان گفتن چراشما این مطالب را چاپ نمی کنید ودرانگلستان نشر نمیدهید فرمودند زود است ممکلت ما بدتر از شما میشود شما وماباید سیاست انگلیسی داشته باشیم-ادامه دارد